باران...
وجودم ابر میخواهد..
یک دل سیر باران..
موجی حجیم که بشوید..
تمام اشک هایم را..
همه ی این باور هایی را که از تو به جان خریده بودم..
وجودم ابر میخواهد!
یک دل سیر رفتن..!

وجودم ابر میخواهد..
یک دل سیر باران..
موجی حجیم که بشوید..
تمام اشک هایم را..
همه ی این باور هایی را که از تو به جان خریده بودم..
وجودم ابر میخواهد!
یک دل سیر رفتن..!
تلخ است......
علاقه ای عادت شود...
عادتی باور شود...
باوری خاطره شود...
وخاطره ای که "درد" شود...
به خاطر تمام ارزوهایی که در حد یک فکر ماندند!!
به خاطر شب هایی که با اندوه سپری کردیم...
به خاطر قلبی که زیر پای کسانی که دوستشان داریم له شد!..
به خاطر چشمانی که همیشه بارانی ماندند..!!
یک دقیقه سکوت..!!
برای کسانی که شادی خود را با ناراحت کردنمان از بین بردند!!
یک دقیقه سکوت!
برای حرفهایی که هیچ وقت گفته نشد...
احساسی که همیشه نادیده گرفته شد...
فقط باش....
فقط باش....
سلامتی اونی که به خاطرش دنیا رو کنار زدیم..
برنگشت نگامون کنه..
یه روز مونده به پایان عمرم،استقلالی میشم
تا وقتی از دنیا رفتم،یه استقلالی از روی زمین کم بشه نه یه پرسپولیسی
اعتراف میکنم نصف "اها یادم میاد"هایی که گفتم چاخان بوده
حوصله نداشتم طرف تعریف کنه...
حرف تازه ای ندارم فقط خزان در راه است....
کلاه بگذار سر خاطراتی که یخ زده اند،
شاید یادت بیافتد جیب هایت را وقتی دست هایم مهمانشان بودند.....
پراید بزن کنار
-این خانومه خواهرتونه؟
+نه.
-خانومتونه؟
+نه.
-اصلا با هم نسبتی دارین؟
+نه.
به هر حال خیلی به هم میاین کاش با هم ازدواج کنید بچه هاتونم خوشکل میشن(گشت ارشاد افزایش جمعیت)
همه ی ارامشم را فدا کرده ام...
برای چیزهایی که خیال میکنم مهمند
برای هیچ..
لحظه ها، روزها، ماه ها..
حتی خودم و ارزوهایم را فدا کرده ام!
ومیدانم که دارم لگد میزنم به حال و اینده ام!
وباز هم ادامه میدهم!
بیهوده و بی هدف..
این اسمش چیست؟؟!
*یک هست یهو اس میده مثلا ها مثلا بار کردیم.انگار بار کردن مث حادثه بدون برنامه ریزی و اتفاغی رخ میده....
*یکی هست قراره دعوا نکنه اما نمیتونه.......
****و یکی هست.....
یکی هم نیس بش بگه بیخیالی و سگ محلی تو مرام تیرماهی ها نیست.فقط همین
ترین پیوند ازدواج در اون اتفاق افتاده،این روز زیبا رو به همه تبریک میگم بخصوص به زوج های جوانی
که پیوند زناشویی شون را در چنین روز فرخنده ای اغاز کردن. انشاله که زندگیتون پر از شادی و
زیبایی باشه ..
خاطرات را باید.....
سطل سطل ازچاه زندگی بیرون کشید...
خاطرات نه سر دارند و نه ته...
بی هوا می ایند تا خفه ات کنند...
میرسند گاهی...
وسط یک فکر....
وسط یک خیابان....
و گاهی حتی وسط یک صحبت...
سردت میکنند.رگ خوابت را بلدند...
زمینت میزنند...
خاطرات تمام نمیشوند...
تمامت میکنند...
تو دروغگو نیستی....
من حواسم پرت است....
گفته بودی دوستم داری بی اندازه....
خوب که فکر میکنم تازه میفهمم بی اندازه یعنی چه....
تنها باشی
روز تعطیل باشد
غروب باشد
باران هم ببارد
احساس میکنی
بلاتکلیف ترین ادم دنیا هستی..
عطرها بی رحم ترین عنصر زمین اند...
بی انکه بخواهی میبرنت تا قعر خاطراتی
که برای فراموشیشان تا پای غرور جنگیده ای....
لبخند بزن....
عکاس مدام این جمله را تکرار میکند ولی....
نمیداند که در درونم حتی یک بهانه هم برای خندیدن ندارم...